سید امیر طاهاسید امیر طاها، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

گل واژه ی بهارم امیر طاها

'گلواژه ی بهارم امیرطاها

1391/12/12 1:04
285 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.....به نام خدای مهربونیها.......

امیرطاهای گلم کلاس اولی شده.........

روز بیست ونهم شهریور با سلام وصلوات رفتی مدرسه.....من خواب بودم ذنگ زدی  و گفتی که مامانی

کلاس اولی شدم.......من پیش عمه حسنا بودم .......پس از بیدار شدنم.....شنیدم زنگ زدی .خیلی خوشحال شدم بهت زنگ زدم .باهم کلی صحبت کردیم.مه یاس گلی هم صحبت کرد روز دختررو بهش تبریک گفتم......از دوستای جدیدت ،از مدرسه تون،از معلم ،و از مدیرتون گفتی......با بابابزرگ وعمه حسنا وعمو محمد حرف زدی.......حالا بقیه حرفهام رو تو ادامه برات میگم......

عزیزم.....عمرم......مامان نسرین گفت

 

 

 

موفق باشی.......عزیزم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

.کلی عکس گرفته .فیلم گرفته .که باید تنظیمش کنم و برات تو وبت بذارم.....روز سیزدهم مهر باداداش محسن ومه یاس گلی اومدین تولد نیازی رو تبریک بگی.وهدیه تولدشو آوردین.....یه لباس خوشگل .......بعد هم با داداشی رفتر مدرسه......از کیف ودفتر مشقت عکس گرفتیم.......از تغذیه ات برای نیاز ومه یاس بخشش کردی ......بزرگ شدی .مردی کوچک باآرزوهای بزرگ.....موفق باشی عزیزکم.......عصرهم بامحسن جان رفتی خونه...حالا فصل دیگری برای تو ،تو زندگیت باز شده......با افتخار مشقهاتو نشونم دادی........کتابهای نو وقشنگ،بوی دلچسب چاپ،همه برات تازگی داشتند....دفترهای خوشگل ،بارنگهای قشنگ......با ابتکار مربی ومعلم خوبت ،برای شناسایی دفترها رنگهای ،قشنگ انتخاب کرده بود.مثلا دفتر تکلیف خونه ،رنگ زرد خوشگل......دفتر نقاشی با رنگ رنگین کمان.....دفتر ریاضی بارنگ قرمز بسیار زیبا......مدادهای رنگارنگ.....پاک کن بسیار زیبا......کفشهاتو نشون دادی.....لباس فرم مدرسه که با رنگ زیبای آبی،برازنده ی تنت شده بود...کیف خوشگلت......همه حاکی از سلیقه ی خوب مامانی وبابای بود.......امید دارم موفق وشاد وسرحال باشی.....میگفتی خیلی دوست دارم برم مدرسه.باذوق وشوق میگفتی ،و میگفتی.......خدایا تو خودت حفظش کن ......

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آوينا
20 مهر 91 9:07
مبارك باشه گل پسر ناز الهي كه هميشه موفق و شاد باشي به آوينا سر بزن


متشکرم.حتما به آویناجون سر میزنم....