سید امیر طاهاسید امیر طاها، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

گل واژه ی بهارم امیر طاها

گل واژه ی بهارم.امیرطاها

سلام ..... گل گلدونم ،؛نمک نمکدونم.،سیب سرخ خراسونم....................... پسرم ....دیشب  اومدی پایین .رفته بودی آرایشگاه.........مثل ماه بودی . ماه تر شدی.......عمه هدا ازت عکس گرفت .همه بوست کردن گفتن ماشالله.......................... گفتی میخوام برم حمام ......آخه فردا عازم پابوسیه حضرت امام رضا هستی....... زائر کوچولو خدا پشت وپناهت........... مامانی گلم هر سال زوار امام رضا میشی.از خدا خواستم که به سلامتی بری وبرگردی....... خوش بگذره..... خیلی خوشحال بودی .شاد وشنگول و حسابی سرحال ..........                   &n...
23 مرداد 1391

پست9

سلام ................ گلم .عزیزم ......نفسم ......جیگرم ........سیب سرخم فداتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت.بشم. تو گلی از گلهای بهشتی ......باعطر سادات وعلویون...... پسرکم .با دوچرخه خوب جولان میدی..... بابا محمد قول داده بود که دوچرخه ات رو درست کنه ......حالا کمتر به من سر میزنی ......ولی من صداتو میشنوم ...خوشحالم .........که سرحالی شاد بازی میکنی.... امسال محصل میشی.نازنینم...قبلا هم مهد قرآن میرفتی .و الان هم که میری ..قربون قدآن تلاوت کردنت برم ...تازه قرآنتم باید عثمان طاها باشه . دیشب رفتی با آقایی تمام وضو گرفتی .و به تلاوت آیات شریف قرآن شدی .....   و جالب این که وقتی رفتی وضو بگیری....
23 مرداد 1391

گلواژه ی بهارم

سلام ................زوار امامرضا خوش آمدی .......ماشین بابایی رو دیدم که بیرون پارک کرده ......   حدس زدم حتما شب تو زاه بودین ......خسته ومونده نباشین.......پس الان خواب خوابین.عمه هدا سراغتو مگرفت ....می گفت .مامانی داداش محمد ونسرین نیامدند ......گفتم نه .ولی پس از یک ساعنت دیگه به سلامتی رسیذین ......منم دوباره برات نوشتم ...... ولی یواشکی وتند تند ....به خواب گلم.....تا خستگی رو از تن به در کنی........   این گلها سرراهت تا توبیایی............ ...
23 مرداد 1391

پست2

امروز هنوز پیشم نیامدی آخه هرروز بهم سرمیزنی قاصدک بهارم عزیزم دیشب که اومدی پیشم طبق معمول همیشه خسته از بازی باهمه مردونه گی هات اول باهمه دست دادی بااون دستهای قشنگ وکوچولوت . بهت گفتم مامانی کجا بودی؟گفتی بازی میکردم .....گفتم پس برو حموم کن تاراحتتر به خوابی گفتی چشم...ورفتی خونه که حمام کنی .وبه خوابی شب خوبی روگذرونده باشی الان باید کلاس قرآن باشی یادم رفت بگم توعزیزم داری کلاس قرآن روادامه می دی........موفق باشی هرروز میایی میگی مامان این سوره رویاد گرفتم یاجایزه ات رو نشونم می دی ...... منم بوست می کنم ...یاجایزه ای هم برات تهییه می کنم .....مه یاسم خلاصه جایزه ای میگیره آبجی کوچولوت خیلی باتو فاصله سنی کمی داره ....... یا...
21 مرداد 1391

پست10

سلام............. گلم .عزیزم .الان که دارم برات مینویسم .شما داری پایین توی پارگینگ،بازی میکنی....... بازی کن گلم .تجربه بیاموز...........تلخ وشیرین هرچه باشد ،همه آینده سازند.......   آی قصه قصه. نون وپنیر وپسته. نوناش سنتیه.......پنیراشم محلیه........پسته هاشم خندونه......   جالا بریم پایین تا ببینیم فصه چیه............... گفتیم .فقط خدای مهربون بود...... ی خانم کلاغی بود .که صاحب جوجه شده بود..... روزها ازپی هم می گذشت.و جوجه کلاغ روز به روز بزرگ وبزرگتر میشد .. روزی ننه کلاغه برای غذا آوردن میخواست بره بیرون.به جوجه اش گفت. ننه جون   ننه کلاغه پرید ورفت دنبال ی ل...
21 مرداد 1391

پست6

س لام .................... سلامی به گرمی دل آلاله های عاشق........ امشب همه جا نور باران است ....... امشب یکی از شبهای تردد فرشتگان به زمین و آسمان است ....... زیرا تولد مهدی صاحب زمان است.......... تولد طپش های قلب مهربان است . لحظه هارو به انتظار دیدن رویت سیر خواهیم کرد ...... یا مهدی.......زمین و زمان از قدومت مبارک . امیرم.همشب از عمه مهدیه عیدی گرفتی....عیدیت مبارک. ...
21 مرداد 1391

پست 1

امروز مصادف باتولد عموی سادات آقاحضرت ابولفضل عباس است....تولدش مبارک...... عزیزم شماگلپسر قند وعسل امسال آغاز سال اول تحصیلیت میباشد موفق باشی......عزیزم سالی که شما بدنیا اومدی سال پرباری بود چون شروع بهارش توبودی......عمه هدا به خونه بخت رفت توزندگی عمه مهدیه تحولاتی رخ داد............ مامان بابا اومدند نزدیک ما وتوگلم باتموم عزیزی هات بهمون نزدیک تر شدی. بیششتر روزهات پیشم بودی و من لذت می بردم..........نه من بلکه عمه هات حسرت یه لحظه دیدنت آرزویشون بود بااینکه همیشه پیشمون بودی بازهم میخواستن پیششون باشی هرکدوم تو صف کاری برات لحظه شماری می کردن ........یه نفر می گفت من حمومش کنم یکی می گفت من به خوابونمش........ خلاصه که همه...
21 مرداد 1391